دارم به صدایت فکر می‌کنم. سرم را تکیه می‌دهم به دستم و خیره می‌شوم به چشم‌هایی که نگاهشان مشغول ِ بی‌کجای کار و بار است. می‌پرسم: "تو چرا انقد صدات پر از غمه؟!" و تا به صرافت ِ خندیدن و جواب‌دادن می‌افتی، چشم‌هایم را بسته‌نبسته تمام ِ غم ِ صدایت را می‌بوسم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

درب های اتوماتیک گنجینه سوالات مقطع ابتدایی Kayron محصولات توانبخشی آقایان و بانوان تجربیات کاری چند دوست دل نوشته های یک مرد .:Ridiculousness:. روش های نوین تدریس خاطراتِ روزانــہ مَــــنِ فرفــری