مثل ِ بچه‌هایی که دست روی چشم‌هایشان می‌گذارند و خیال می‌کنند دیگر هیچ‌کس نمی‌بیندشان ، دیوانگی‌هایم را قایم کرده‌ام زیر ِ چادرم و خیال می‌کنم این‌جوری دیگر هیچ‌وقت عاشقم نمی‌شوی .


مثل ِ بچه‌هایی که نمی‌توانند دروغ بگویند ، دیوانه ای و یادت می‌رود دیوانگی‌هایت را برداری و زیر ِ پیراهنت قایم کنی . آن وقت هرچه من نذر و نیاز کنم که عاشقت نشوم ، چشم‌های لامصب و موهایی که ریخته توی پیشانی‌ات نمی‌گذارند عین ِ بچه‌ی آدم به کار و زندگی‌ام برسم .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خرید کتاب گروه صنعتی گنجبان وبگاه رسمی هنرستان دکتر حسابی مُهر Jerry تعمیرات موبایل عبدالهی وبلاگ شخصی مداح و خواننده انقلابی کربلایی اسماعیل ارندان 09168981577 فیروزه نیشابور الماسی است بسی گران David