کافیست ورق بزنیم و برگردیم به ابتدای قصه . کافیست آنجا که تو تمام قد جلوی من ایستاده ای و دوستَت دارمَت را روی سرم آوار می کنی ، من به جای اینکه بیدرنگ گریههایم را به آغوشَت بریزم ، یک مرسی ِ ناقابل ِسرد ِ کوچک جلویَت بیاندازم و بروم .
درباره این سایت