لج کرده ام ! با کی؟ نمی دانم لج کرده ام که همه ی خاطرات و خواستن ها و نخواستن ها و بی تابی ها را هُل داده ام زیر تخت و خل و چل بازی هایم را بسته ام به خودم که از صبح تا شب صدای خنده ام کلِ شهر را بردارد و سر به سر عالم و آدم بگذارم ! انقدر که زهره بگوید " توی دیوانه وقتی می افتی رو دور شیطونی کردن کوتاه بیا نیستی ! ". لج کرده ام که هرروز ناخن هایم را لاک های رنگی رنگی می زنم و ذوقشان می کنم لج کرده ام که خودم را می بندم به کتاب خواندن و اصلا هم به این فکر نمی کنم شاید من و تو می توانستیم مثل شخصیت های داستان باشیم لج کرده ام که می نشینم با صدای بلند شعر می خوانم و اصلا فکر نمی کنم که می شد مثلا تو بودی و صدایم می کردی و می خواندی " با آن صدای ناز برایم غزل بخوان / تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو " و من برات شعر می خواندم که تو قربان صدقه ی صدا و لحن خواندنم بروی لج کرده ام که می روم به رویا که نامزدیش دارد به هم می خورد راهکار بدهم و اصلا هم به یاد این نمی افتم که فلان جای رفتار نامزد رویا چقدر شبیه رفتار توست لج کرده ام که وقتی سحر بهم می گوید " خیلی مغروری" اصلا یادم نیاید که تو هم همین را بهم گفته بودی و من گفته بودم آخه دیوونه من که خودم اومدم گفتم دوست دارم! کجا مغرور بودم؟!" و با لبخند و چپ چپ نگاهم کرده بودی و من زده بودم زیر خنده لج کرده ام که بعد از مدت ها ترکِ چای ، هرشب و هر صبح با لذت چای دم می کنم و اصلا یادم نمی آید تو چه چای خور ماهری بودی! لج کرده ام که اصلا بهت فکر نمی کنم ! لج کرده ام ! این جور وقت ها یکی باید باشد بیاید گره هایت را با حوصله باز کند و گریه هایت را از وسط ِ خنده هات بکشد بیرون ، قصه ها و غصه هایت را از بین آشغال های زیر تخت جدا کند و بنشیند به گوش کردن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Himalia parstv هواشناسی چهارفصل ایران Adam Gabrielle تعمير کامپيوتر در محل | نصب و راه اندازي دوربين مداربسته تور کيش - تور مشهد بهمن آبادخبر